Thursday، ۲۷ Khordaad ۱۴۰۰
لوکی Loki ، سریال جدید دیزنیپلاس، سرانجام پس از مدتها صبر و تحمل مخاطبین منتشر شد. این سریال در همون قسمت اول لحن خودش را در یک اپیزود با شوخیها و ایدههای فان تثبیت کرد. البته در جایی که درام همیشه جفت و جور درنمیاد.
بعد از اینکه خدای شرارت، لوکی با بازی تام هیدلستون: Tom Hiddleston در فیلم Avengers: Endgame توانست فرار کند حالا شاهد ماجراجوییهای اون به همراهی ایجینت موبیوس خواهیم بود که با سفر در جهانهای موازی و زمانهای آینده و گذشته، داستان را پیش ببرد؛ لوکی، بعد از فرار از برج اونجرز در صحرای گوبی در مغولستان نشون داده می شود. حالا دوباره با معرفی این شخصیت روبه رو میشویم. نیمه دفن شده در شن و ماسه، یادآور صحنهای از تونی استارک در Ironman. لوکی، این شخصیت شرور آمادهست برای در مرکز توجهات قرار گرفتن؛ بله، شکوه برای شاهزاده آزگارد ساده نیست.
اپیزود اول دو نکته کلیدی داشت: یک اینکه برمیگردد و لوکی رر در دقایقی بعد از فیلم اصلی Avengers به ما معرفی میکند که در حال تلاش (و البته شکست خوردنJ) برای تصاحب سیارهست. دو اینکه به آینده MCU دنیای سینمایی مارول جهت میدهد؛ به این صورت که آینده زمین تحت تاثیر اتفاقات کوچیک چگونه رقم خواهد خورد.
اما آیا لوکی ادامه سریال های وانداویژن (WandaVision) و فالکون و سرباز زمستان (The Falcon and the Winter Soldier) میباشد یا سریالی تماماً مستقل و حصارشکن در بین آثار دیگر این کمپانی فیلمسازی به حساب میآید؟ برای جواب به این سوال با لیمونی همراه باشید:
خب ابتدا باید بگیم که سریال تلویزیونی وانداویژن WandaVision خیلی زود یک سری استاندارد برای MCU یا دنیای سینمایی مارول تعیین کرد؛ ما استانداردها رو به وضوح در سریال لوکی شاهد خواهیم بود؛ به این صورت که بیننده رو در یک ابهام و منطقه خاکستری قرار میده و نگاهها و توجه صد در صد ما رو به خودش اختصاص میدهد؛ که به طرز باور نکردنی و خارق العاده بر پایه یک ایده مشترک که میتواند یک درد مشترک یا از رنج دست دادن باشد، شخصیت هایش را خلق میکند. بعد از مجموعهی فالکون و سرباز زمستان با یک مجموعه متفاوت و حتی سنتیتر رو به رو هستیم که بر پایه عنصر ارث بردن میراث سیاسی بنا شده است؛ ارثبری ای که میتوان ریشه آن را در اساطیر باستان و خدایان و الهههای افسانهای جست و جو کرد؛
لوکی در لوکی خدای شرارت میشود!
در معرفیهای قبلی که مارول از لوکی ارائه داده بود، نقش لوکی در میان شرورها( villains – ویلنها) چندان پررنگ و برجسته نبود؛ و حتی در Infinity War میبینیم که گردن لوکی به دست تانوس خورد میشه و کشته میشه؛
اینجاست که میبینیم اگرچه لوکی در آثار قبلی مارول حضور داشته اما هیچوقت به عنوان نقش محوری و تعیین کننده به پیشبرد داستان کمکی نکرده..
خب حالا نوبت این رسیده که مارول پس از یک دوره نسبتاً طولانی مدت کمکاری با یک آوردهی قوی و جانانه اصالت خدای شرارت رو عرضه کنهJ در این سریال که لوکی نقش محوری دربرگرفته حالا میشه انتظار داشت که از دوره رکود فاصله بگیریم و ببینیم این دنیای سینمایی چی برای ما داره؛ و حالا در سریال Loki میشه گفت که این شخصیت ابرشرور به جایگاه واقعی خودش دست پیدا میکند و همه ما منتظریم تا ببینیم خط داستانی چطور پیش خواهد رفت.
TVA کجای داستان قرار دارد؟
دنیای مارول قبلتر مشکل سفر در زمان رو حل کرده و برای این کار از نوار موبیوس در فیلم Endgame استفاده کرد. سازمان TVA یا Time Variant Authority یک سازمان نظارتیست که بر تخلفات نقض خط زمان نظارت میکند و کارش این است که جلوی بی قانونی در سواستفاده از سفرهای زمانی گرفته شود؛ و طبیعتاً برای نظارت بر زمان باید خارج از زمان ایستاد و نظارت کرد به همین دلیل مرکز فرماندهی این سازمان در جایی خارج خطوط زمانی قرار دارد و بر جهان های موازی حکمفرمایی میکند. ایجنت موبیوس که در این سفرها به عنوان نماینده سازمان در کنار لوکی خواهد بود یک عضو متعهد به سازمان TVA میباشد که باید در این ماجراجویی مراقب مولتیورس های در معرض خطر باشد.
و اینجاست که در پی دستگیری خانمی توسط این سازمان به این فکر میشه فرو رفت که شاید این زن خود لوکی در جهانی دیگر باشد که خود آن جهان هم نسخه دیگری از دنیای لوکی ست و در صحنه ای از فیلم به طرز مرموزی به وقایعی که توسط این سازمان رخ میدهد نگاه میکند..
آیا واقعا ربطی بین لوکی و این زن وجود دارد؟؟ شاید.. نمیدانیم و باید صبر کنیم تا داستان پیش برود.
احساسات آرکیتایپی، بنیادی و اصیل(تو یه کلام: سادگی به عنوان زیربنای اثر) با این مجموعه سریالها به خصوص با لوکی در اوج خودش قرار میگیرد و در میان سریالهای تلویزیونی به طرز صمیمانهای بین مخاطبین جا باز کرده است. شاید بد نباشه بگوییم: بزرگترین شکل نثر جمعی بین ما و در زمان ما.
لوکی اگرچه شخصیت منفی و شرور این داستان قرار است حس تنفر ایجاد کند اما مخاطب در عمق داستان یک همدردی غریبی با این خدای شرارت و تباهی میکند و یک عقد تیرهای بین قلب مخاطب و این شرور شکل میگیرد که از قضا اتفاقی نیست..
اکنون لوکی دوباره از راه میرسد و با خلقوخوی وحشیانهتر و در شرایط زمانی مناسبتر نسبت به دو اثر قبلی به وظیفه اصلی خودش برمیگردد.
و یک خبر خوش برای عاشقان ریک و مروتی Rick and Morty:
جالبه بدونید که نویسنده سریال ریک و مورتی showrunner و مجری طرح این سریال رو به عهده گرفته و میشود انتظار یه هیجان و سورپرایز شدن را از ادامه این سریال داشت.
مزیت لوکی نسبت به سایر ابرشرورها درچیست؟
لوکی به خدای فریب و نیرنگ مشهور است حالا باید بپرسیم این فریب و نیرنگ لوکی در کجا پنهان شده است؟؟ مگر ممکنه نیرنگی وجود داشته باشه و آشکار و عیان باشه؟
برای پاسخ به این سوال باید صبر کرد و دید ادامه داستان چجوری پیش میرود اما میشه حدسهایی زد که شرارت این شرور در قالب فریب چطور میتواند بروز پیدا کند؟؟ آیا باید فریب را فقط در جنگ های این شخصیت در طی داستان مشاهده کرد یا فراتر از اینها باید به دنبال فریب های لوکی بگردیم.
در یک صحنه از قسمت اول لوکی که مورد پرسش قرار میگیرد که آیا روح دارد یا نه؟ لوکی به ظاهر جواب ساده لوحانه ای میدهد و حتی از دستگاه روح سنج عبور میکند و پاسخ مثبت به سوال میدهد اما آیا میشه به این پاسخ اعتنا کرد یا باید جوهر فریبکارانه ی لوکی را در ذهن همیشه آماده نگه داشت؟؟
جمع بندی
لوکی در اولین نمایش خودش خیلی قوی و پر هیجان ظاهر شد اما باید منتظر ماند و دید کارگردان و دنیای سینمایی مارول چه سورپرایزی برای بیننده ها در آستین دارند؟!
تجربه نشون داده که وقتی مارول به سراغ سریال میره میتونه به داستان ها و شخصیت هاش یک مزیت غیرقابل انتظار بده و تا اینجای کار این غیرمنتظره بودن رو با لوکی به اوج رسانده و حتی با توجه به کدها و سرنخ هایی که در این قسمت ارائه داده میشه انتظار هیجان بیشتر رو داشت.
البته طبق نظر اکثر منتقدین و نظرسنجیها تا اینجای کار لوکی در رتبه بالاتری نسبت به دو سریال قبلی مارول قرار گرفته است؛
لیمونی در قسمتهای آینده این سریال همراه شما خواهد بود و با نقد و بررسی دقیق و موشکافانهی خود در پی دوچندان کردن لذت این سریال میباشد.
همراه لیمونی باشید و با نظرات خود ما رو از سلیقه و پیشنهادهای خوبتون آگاه کنید..