Saturday، ۲۲ Khordaad ۱۴۰۰
داستان مقابله درست و حسابی سیاره زمین با تهدیدهای کهکشانی، برمیگردد به حدوده دهه ۹۰ میلادی، جایی که امپراتوری کریها (که در جریان فیلم کاپیتان مارول به آن پرداخته شد) تهدیدی برای زمین به حساب اومدن و در نتیجه مامور ویژه نیک فیوری (که فعلا ایفای نقشش رو جناب ساموئل ال جکسون به عهده دارد) سازمان شیلد را تاسیس کرد تا محل شکل گیری اولیه انتقامجویان یا اونجرز باشد.
و ماموریت سازمان شیلد این شد که توی سراسر کهکشان به دنبال خارقالعادهترین موجودات بگردد تا بلکه بتوانند از انسانهای زمین در مقابل این تهدیدات محافظت کنند.
به همین دلیل نیک فیوری هزاران نابغه فناوری، دانشمندان علوم مختلف و خروار خروار سوپرهیرو را دور هم جمع کرد.
اما طبیعی است زمانی که چنین گروهی شروع به شکلگیری و جمع شدن بکنند، یواش یواش این تجمع توجه دشمنانشان را هم به خودش جلب میکند و طبیعتا بیشتر این فکر بهشون خطور میکند که میتوانند با از بین بردن سازمان شیلد و انتقامجویان، با سرعت بیشتری به اهدافشان برسند.
به همین دلیل در طول چند دهه گذشته، کمپانی مارول در کمیکبوکهای خودش هزاران خط داستانی را روایت کرده تا در آن بارها قهرمانان در مقابل ابرشرورها (یا به عبارت دقیقتر ویلنها - Villains) قرار میگیرند و حوادث و نتایج مختلفی هم شکل میگیرند.
طبیعتا هر کسی دوست دارد بداند که بالاخره چه کسی چه جایگاهی را کسب میکند و در یک کلام، چه کسی از همه قویتر است؟!
و این روزها که همه در تب و تاب سریال جدید مارول به نام لوکی Loki هستیم، فرصت خوبی شد تا بتوانیم یکبار برای همیشه به این سوال پاسخ بدیم.
(هشدار: در ادامه بخشهایی از فیلمها و سریالهای مارول اسپویل میشوند)
(توجه: در این لیست ما باکی و نبیولا را حذف کردیم، چون همون طور که میدانید - یا اگر به هشدار اسپویل ما دقت نکردید و بدون دیدن فیلم ها دارید این متن را میخوانید: همونطور که الان برایتان لو رفت! - این دو نفر در نهایت جبهه خودشان را تغییر میدهند و به سمت خوبها و قهرمانها اضافه میشوند)
این شما و این لیست ۲۳ ابرشرور برتر دنیای مارول:
ایشان که به عنوان رهبر تیم اعتصابات در مثابل شیلد شناخته میشود و در حقیقت مامور مخفی سازمان هایدا بوده، یکی از مهرههای اصلی الکساندر پیرس برای راهاندازی Project Insight و غرق کردن آمریکا در استبداد بود.
راملو پس از زندهماندن از فروپاشی جزئی تریسکلون، به عنوان یه مزدور ماسکدار و زرهپوش خودش را معرفی کرد.
او که همیشه در خط مقدم هر تهدیدی علیه بشریت حضور دارد، در شکلگیری آشوبهای زیرکانه زیادی دست داشته، از جمله مهمترین دسیسههایش میشود به بمبباران و اتفاقات سکوویا اشاره کرد که غیرنظامیان بسیاری کشته شدند اما در نهایت گروه اونجرز و به خصوص تونی استارک به عنوان مقصر معرفی شدند، که در نتیجه توافقنامه سکووویا و جنگ داخلی و ظهور اولتران از نتایج کارهای ایشان بوده!
در فیلم مرد آهنی۲، تونی استارک نه تنها مجبور بود شد با ایوان وانکو رو در رو شود- کسی که با پدر تونی به خاطر رسوایی خانوادگی و همینطور تولید سلاحهای غیرعادی مشکل داشت- بلکه باید حساب جاستین هامر را هم میرسید، کسی که مخفیانه فناوریهای استارک را دزدید و در نهایت هم هزاران نفر را با تجهیزات خودش کشت.
انگار که تهدید وجود تانوس به تنهایی کافی نبود، در نتیجه این تایتان دیوانه با چهار شیطان بیگانه ترسناک همراه شد که مثل گامورا و نبیولا، تانوس را پدر خودشون میدانستند.
در جریانات Infinity War و Endgame این چهار شیطان علاوه بر تلاش برای محافظت از سنگ زمان و سنگ ذهن، دردسرهای سخت و بسیار خطرناکی را هم برای انتقامجویان به وجود آورند.
بزرگترین خونخار امپراتوری کریها، که جنایات مختلفی را هم در کنار تانوس انجام داده، کسی نیست جز رونان متهمکننده!
کسی که دقیقا وقتی از سمت امپراتوری کری با مردم زاندار پیمان صلح را امضا کرد، همه مردم آن سیاره را قتلعام نمود!
و اگر کاپیتان مارول وجود نداشت، تمام اسکرالها را هم از صحنه روزگار محو میکرد.
ارنیم زولا، دانشمند ارشد رد اسکال، ممکنه که توی دوران جنگ گیر افتاده باشه، اما عامل هایداری آن احتمالا بیشتر از هر عامل دیگهای با تاثیر روی افراد به دنیا ضربه زده باشد.
زولا درست مثل انگل، اعضای سازمان شیلد را با مامورین هایدرا آلوده میکرده و بدون آنکه مشخص شود، بسیاری از فجایع را ایجاد میکرد.
پیش از مرگش در سال ۱۹۷۲، زولا تمام اطلاعات مغزش را روی کامپیوتری دانلود کرد تا بتواند حتی سالها پس از مرگش، به مامورانش فرمان و پروژههای وحشتناکش را ادامه دهد.
اگر تمام ویژگیهای مثبت تونی استارک را در راه تاریکی استفاده کنیم، به این فرد میرسیم: انعکاس روی تاریک تونی استارک!
دانشمند میلیارد و هوسبازی که سالها قبل علم و دانش را رها کرده بود، اما خود را به عنوان یک رهبر تروریستی جعلی جا زد تا بتواند هر چه بیشتر تونی استارک را از مسیر خود دور کند و در این راه از انجام هیچ کاری اجتناب نمیکرد.
هنگامی که آزگارد تحت سلطه هلا دختر اودین قرار گرفت، ثور و لوکی خود را در سیاره سطل زباله ساکار پنهان کردند، جایی که یکی بزرگترین لذتطلبان کهکشان معروف به استاد بزرگ جنگجویان اسیر شده را در یک نمایش به سبک گلادیاتور مانند رو به روی یکدیگر قرار میداد. البته در حین فرار ثور از ساکار تقریبا تمامی قدرت خود را از دست داد.
فروشنده بیرحم اسلحه و کسی که داغی همیشگی بر کشور واکاندا درست کرد : اولیس کلائو
تنها کسی بود که توانست در طول تاریخ با موفقیت ویرانیوم را از کشور مخفی واکاندا به دنیای بیرون قاچاق کند.
اگر او چنین کاری نمیکرد اولتران هرگز ساخته نمیشد (که البته به لطف تونی استارک از داخل این ماجرا ویژن ساخته شد!) و همچنین تا سالها نیاز نبود کسی از هویت واقعی واکندا خبر دار شود.
البته که در نهایت به دست اریک کلیمونگر کشته شد تا ماجراهای بعدی واکاندا که در فیلم پلنگ سیاه به آن پرداخته شد شکل بگیرند.
پس از مرگ هاوارد استارک، شریک تجاری او اوبادیه استانه به عنوان مدیر عامل صنایع استارک انتخاب و وارث امپراطوری استارک شد تا زمانی که تونی به سن قانونی برسد و همگی را تحویل او دهد.
استانه اگر چه از نظر پدر و مادر نوعی استارک بود، اما هرگز از بخشیدن این امپراطوری عظیم به تونی راضی نبود و هنگامی که تونی از اسارت تروریستها بازگشت و اعلام کرد که این شرکت دیگر قصد تولید سلاح ندارد، حتی بیشتر از قبل نسبت به تونی متنفر شد.
استانه برای سالها خود کسی بود که با تروریستها به معامله سلاحهای کشتار جمعی میپرداخت و در تلاش برای باز پس گیری صنایع استارک از تونی، لباس آیرون منیجر را به تن کرد و به جنگ با تونی پرداخت.
الکساندر پیرس، عالیترین عامل نفوذی هایدرا در شیلد و عضو شورای امنیت جهانی بود.
تحت حاکمیت او، و با کمک ارنیم زولا، هایدرا تقریبا توانست ایالات متحده را فتح کند.
آن هم با استفاده از هلیکوپترهای غولپیکری که از ابتدا برای از بین بردن هایدرا ساخته شده بودند.
پس از اینکه نبرد نیویورک اضطراب شدیدی را به تونی استارک وارد کرد، به نوعی جنونی دیوانهوار تونی را فرا گرفت تا با ساخت به اصطلاح محافظی، زمین را از خطرات آینده حفظ کند.
در همین حین بود که با حمله به آخرین پایگاه باقیمانده از هایدرا، عصای لوکی را پیدا کرد و تصمیم گرفت تا با ترکیب قدرت عصای لوکی و هوش مصنوعی خودش، این محافظ را یکبار برای همیشه بسازد…
همه اینها باعث ایجاد التران شد، که به جمله فلسفی قدیمی تنها انسان خوب، یک انسان مرده است اعتقاد داشت و تقریبا داشت موفق میشد که کل کره زمین را نابود کند.
که البته در آخرین لحظات نقشه بینقص التران توسط خودش، ویژن شکست خورد…
تا اینجا به موارد ۲۳ تا ۱۳ اشاره کردیم.
در قسمت بعدی این مقاله، با باقی موارد و البته موارد قدرتمندتر اشاره خواهیم نمود.
اما تا همین جا، نظر شما درباره این لیست چیست؟
با کدام یک از این ابرشرورها بیشتر احساس نزدیکی میکنید؟ :)